جدول جو
جدول جو

معنی علی شطرنجی - جستجوی لغت در جدول جو

علی شطرنجی
(عَ یِ شِ رَ)
خواجه علی شطرنجی، تبریزی. وی از بزرگان عهد امیر تیمور گورکانی بود و کلام الله را از حفظ داشت و در علم حدیث بسیار ماهر بود. و نیز در فن شطرنج آن مایه استاد بود که همه مردم آن عصر استادی او رامسلم میداشتند و وی همیشه در مجالس امیرتیمور به آن بازی میپرداخت. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 550)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عُ مَ رِ شِ رَ)
ابن عبدالعزیز شطرنجی، مکنی به ابوحفص. وی شاعر و ادیب و از مقربان علیه دختر مهدی عباسی بود. و او رابه بازی شطرنج علاقه ای بسیار بود، لذا به این اسم ملقب گشت. وی در حدود سال 250 ه. ق. درگذشت. (از الاعلام زرکلی از سمطاللاّلی ص 517، و الاغانی ج 19 ص 69)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ طَ)
ابن عبدالرحمان بن تمیم طنجی مکناسی. فقیه و حافظ و عالم فرایض بود و در سال 734 هجری قمری درگذشت. او راست: تقیید علی المدونه. (از معجم المؤلفین از اخبار مکناس ابن زیدان ج 5 ص 452)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ شِ رَ)
دهقان دهقان علی شطرنجی، نام او را بصورت ’ابوعلی سمرقندی’ نیز آورده اند. وی از شعرای قرن ششم هجری قمری و معاصر با آل خاقان (یا آل افراسیاب) و لامعی جرجانی و سوزنی بوده است. او را در شطرنج مهارت بسزائی بود. (از الذریعۀ آقا بزرگ طهرانی ج 9 ص 529 و 759 از آتشکدۀ آذر ص 332 و صبح گلشن ص 224 و ریحانه الادب ج 2 ص 327 و القاموس ترکی ج 4 ص 2859 و تذکرۀ غنی ص 73 و مجمعالفصحاء ج 1 ص 344 و روز روشن ص 470)
لغت نامه دهخدا